loading...
همه چی از همه جا
آتیش بازدید : 146 نظرات (0)

یه داستان عشقی و رمانتیک برای دختر و پسرای شیطون!!!!!!!!!  :heart:

وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو “داداشی” صدا می کرد .
به موهای مواج و زیبای اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد .
آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت:”متشکرم”.

میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم . من عاشقشم . اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .
تلفن زنگ زد .خودش بود . گریه می کرد. دوستش قلبش رو شکسته بود. از من خواست که برم پیشش. نمیخواست تنها باشه. من هم اینکار رو کردم. وقتی کنارش رو کاناپه نشسته بودم. تمام فکرم متوجه اون چشمهای معصومش بود. آرزو میکردم که عشقش متعلق به من باشه. بعد از ۲ ساعت دیدن فیلم و خوردن ۳ بسته چیپس ، خواست بره که بخوابه ، به من نگاه کرد و گفت :”متشکرم ” .
روز قبل از جشن دانشگاه پیش من اومد. گفت :”قرارم بهم خورده ، اون نمیخواد با من بیاد” .

من با کسی قرار نداشتم. ترم گذشته ما به هم قول داده بودیم که اگه زمانی هیچکدوممون برای مراسمی پارتنر نداشتیم با هم دیگه باشیم ، درست مثل یه “خواهر و برادر” . ما هم با هم به جشن رفتیم. جشن به پایان رسید . من پشت سر اون ، کنار در خروجی ، ایستاده بودم ، تمام هوش و حواسم به اون لبخند زیبا و اون چشمان همچون کریستالش بود. آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه ، اما اون مثل من فکر نمی کرد و من این رو میدونستم ، به من گفت :”متشکرم ، شب خیلی خوبی داشتیم ” .

یه روز گذشت ، سپس یک هفته ، یک سال … قبل از اینکه بتونم حرف دلم رو بزنم روز فارغ التحصیلی فرا رسید ، من به اون نگاه می کردم که درست مثل فرشته ها روی صحنه رفته بود تا مدرکش رو بگیره. میخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون به من توجهی نمی کرد ، و من اینو میدونستم ، قبل از اینکه خونه بره به سمت من اومد ، با همون لباس و کلاه فارغ التحصیلی ، با گریه منو در آغوش گرفت و سرش رو روی شونه من گذاشت و آروم گفت تو بهترین داداشی دنیا هستی ، متشکرم.

میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم . من عاشقشم . اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .
نشستم روی صندلی ، صندلی ساقدوش ، اون دختره حالا داره ازدواج میکنه ، من دیدم که “بله” رو گفت و وارد زندگی جدیدی شد. با مرد دیگه ای ازدواج کرد. من میخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون اینطوری فکر نمی کرد و من اینو میدونستم ، اما قبل از اینکه بره رو به من کرد و گفت ” تو اومدی ؟ متشکرم”
سالهای خیلی زیادی گذشت . به تابوتی نگاه میکنم که دختری که من رو داداشی خودش میدونست توی اون خوابیده ، فقط دوستان دوران تحصیلش دور تابوت هستند ، یه نفر داره دفتر خاطراتش رو میخونه ، دختری که در دوران تحصیل اون رو نوشته. این چیزی هست که اون نوشته بود :
” تمام توجهم به اون بود. آرزو میکردم که عشقش برای من باشه. اما اون توجهی به این موضوع نداشت و من اینو میدونستم. من میخواستم بهش بگم ، میخواستم که بدونه که نمی خوام فقط برای من یه داداشی باشه. من عاشقش هستم. اما …. من خجالتی ام … نمی‌دونم … همیشه آرزو داشتم که به من بگه دوستم داره. ….
ای کاش این کار رو کرده بودم ……………..”

آتیش بازدید : 120 نظرات (0)

دلنوشته هایی عاشقانه و کوتاه برای شما عزیزان آماده کرده ایم که مطمئنا از خواندن آنها لذت خواهید برد. با ما همراه شده و متن های عاشقانه زیر را بخوانید.

متن های عاشقانه و زیبا

 

تــلـــخ اسـتـــــ ،
هـمــه فــکــــر کـنـنـــد ســرت شـلـــوغ استــــ ،
و تـنـهـــا خـــودتـــــ بــدانـی
چـقــدر.. تنـــهایی ...!!

   

تنهاییم را سرزنش نکن...
وفای او را هیچکس ندارد...
فقط اوست که هیچگاه ترکم نکرد...

   

بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد
من تو را در قلبم دارم
نه در دنیا

   

بعضــی دردها مثــل "قهوه میــمونن
با گــذشت "زمان "سـرد" میشن ، ولی "تلخیـش" از بین نمیره...

   

آدمی که منتظر است هیچ نشانه ای ندارد
هیچ نشانه خاصی!
فقط با هر صدایی برمیگردد . . .

   

تو آنجـــا . . . من اینجــــا . . .

همه راستـــــ می گفتند تو کـــجا من کـــجا !

   

وقتی دو عاشق از هم جدا میشن ...
دیگه نمیتونن مثل قبل همدیگه رودوست باشن ...
چون به قلب همدیگه زخم زدن ...
نمیتونن دشمن همدیگه باشن ...
چون زمانی عاشق هم بودن ...
تنها میتونن آشناترین غریبه برای همدیگه باشن ...


آتیش بازدید : 155 نظرات (0)

اینکه آیا لیلی و مجنون واقعیت تاریخی دارند یا یک خیال شاعرانه هستند، از آن سوال های زرد تاریخ ادبیات است که هنوز جواب درست و درمانی برایش پیدا نشده است.

ماجرای عشق لیلی و مجنون

لیلی و مجنون، معروف ترین نمونه عشق ناکام در سنت ادبی ما هستند. داستان قیس نامی که عاشق لیلی، دختر بزرگ قبیله بنی عامر شد ولی پدرش او را به قیس نداد و عوضش دادندش به تاجر خرپولی به اسم ابن السلام از قبیله بنی اسد و به قول حسین منزوی «لیلا دوباره قسمت ابن السلام شد/ عشق بزرگم آه، چه آسان حرام شد».

داستان لیلی و مجنون در ادبیات جهان نمونه های فراوانی دارد اما نظامی گنجوی بود که با آن منظومه خواندنی اش داستان را به این اسم جاویدان کرد و اسم مجنون را به عنوان نماد عشق دبیرستانی و بدون هیچ خواسته ای، بر سر زبان ها انداخت.

بعدها تعداد زیادی از شاعران فارسی و عرب زبان هم روایت خودشان از این زوج را تعریف کردند که منظومه های جامی و امیرخسرو دهلوی، منظومه ترکی محمد فضولی و همینطور نمایشنامه احمد شوقی مصری از همه معروف تر هستند.

شهرت لیلی و مجنون در جهان آنقدر زیاد است که حتی اریک کلاپتون معروف هم در 1970 یک ترانه به اسم لیلا خواند.

اینکه آیا لیلی و مجنون واقعیت تاریخی دارند یا یک خیال شاعرانه هستند، از آن سوال های زرد تاریخ ادبیات است که هنوز جواب درست و درمانی برایش پیدا نشده است. به صورت سنتی، می گویند در عصر جاهلیت و کمی پیش از اسلام، شاعری در عرب بوده به اسم قیس بن ملوّح عامری که دیوانی از اشعارش هم هست (و در کتاب «غزالاتی در میان خلایق» گزیده شعر عرب به ترجمه دکتر عبدالحسین فرزاد می توانید نمونه هایش را بخوانید). این آقای قیس، عاشق دختری از همان قبیله به اسم لیلی بوده و اشعاری برایش می گفته. این اشعار چنان شهرت پیدا می کند که ملت، بعدها هم هر شعری که نام لیلی در آن بود را به او نسبت دادند و او را «مجنون لیلی» یعنی دیوانه عشق لیلی لقب دادند.

قدیمی ترین سندی که درباره قیس بن ملوّح داریم، کتاب «الشعر و الشعرا» نوشته ابن قتیبه دینوری است که در سال 276 قمری نوشته شده. یکصد سال بعد هم کتاب معروف «لاغانی» (به معنای ترانه ها، که دایره المعارفی از شعر و ادب و اخلاق مسلمان های قرون نخستین است) تمام داستان های مربوط به مجنون تا آن روز را جمع آوری کرد.

در قرون جدید محققان آمدند و روی دیوان شعر منسوب به قیس عامری تحقیق کردند و گفتند اینها از نظر زبان و محتوا با هم نمی خواند و لغاتی از دوره های تاریخی مختلف در آنهاست و معلوم است که این اشعار کار یک نفر نیست و چه بسا اصلا آن یک نفر هم وجود خارجی نداشته باشد. برای همین در بیشتر تاریخ ادبیات عرب های معتبر (مثل تاریخ ادبیات عرب نیکلسون یا حنا الفاخوری که هر دو به فارسی هم ترجمه شده اند) اسمی از این شاعر نمی بینید.

 

اتفاق مهم دیگری در مورد لیلی و مجنون این بود که وقتی الواح گلی بابل باستان (شهر باستانی بین النهرین در عراق امروزی) کشف شد، دیدند در الواح کتابخانه بخت النصر، داستانی هست درباره کیس (قیس) و لیلاکس (لیلی). توی این داستان، کیس و لیلاکس که در معبد خورشید تحصیل می کنند دلباخته هم می شوند. کاهن ها لیلاکس را مجبور به اعتکاف در معبد می کنند و کیس هم متهم به دیوانگی می شود.

لیلاکس از معبد فرار می کند و خلاصه بعد از ماجراهایی به هم می رسند ولی کیس بی وفایی کرده و با زن چوپان فرار می کند. (توی بعضی از روایت ها لیلی و مجنون هم، مجنون با دختر نوفل، پهلوان عرب ازدواج می کند) اما بعد دوباره یکسری محقق (از جمله کراچکوفسکی، ایرانشناس روس که بیشترین تحقیق را روی این داستان انجام داده) پیدا شدند و گفتند این داستان با شرایط جامعه بابل آن روز نمی خواند و به احتمال قوی بعد از دوره بابل باستان، یعنی در زمان هخامنشیان نوشته شده و بعدا به کتابخانه های قدیمی اضافه شده است. خلاصه که فعلا معلوم نیست تکلیف این مجنون صحراگرد بی سامان بالاخره چه می شود!

آتیش بازدید : 283 نظرات (0)

» گوش کن...
صدای نفس های پاییز را میشنوی؟
این زیباترین فصل خدا می آید،
غم واندوهت را به برگ درختان آویزان کن...
چند روز دیگر میریزند....
پاییزتان مبارک.

 

» امان از این بوی پاییز و اسمان ابری!

که ادم نه خودش میداند دردش چیست نه هیچ کس دیگر!

فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود دلش نگاه و اغوشی گرمتر میخواهد.....!

 

» تعداد اندکی از مردم معنی باران را میفهمند....
بقیه فقط خیس میشوند!

 

» ﺁﺧﺮ ﭘﺎﯾﻴﺰ ﺷﺪ...
ﻫﻤﻪ ﺩﻡ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ ﺍﺯ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﺟﻮﺟﻪ ﻫﺎ...
ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﺍﻣﺸﺐ...
ﺑﺸﻤﺎﺭ! ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﻟﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﯼ ...
ﺑﺸﻤﺎﺭ! ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻟﺐ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺖ ﻧﺸﺎﻧﺪﯼ...
ﺑﺸﻤﺎﺭ! ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺷﻮﻕ ﻭ ﻏﻢ ﺭﯾﺨﺘﯽ ...
ﻓﺼﻞ ﺯﺭﺩﯼ ﺑﻮﺩ، ﺗﻮ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺒﺰ ﺑﻮﺩﯼ!؟...
ﺟﻮﺟﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻌﺪﺍ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﻴﺸﻤﺎﺭﯾﻢ...

 

» دﻭﺑﺎﺭﻩ " ﭘﺎﯾﯿــﺰ " ..
ﯾﻪ ﺑﺎﺩ ﺳـــﺮﺩ ...
ﺩﺳـــﺖ ﺗﻮ ﺟـــﯿﺐ .. .
ﺳــﺮ " ﭘﺎﯾـﯿــﻦ " ...
ﯾﻪ ﻣــﻮﺯﯾﮏ " ﺳـــﻨﮕﯽﻥ " ...
ﭼــﻬﺎﺭﺗﺎ ﺑﺮﮒ ﺯﯾﺮ ﭘـﺎﺕ ... |:
ﺩﯾـﺪﻥ ﺩﺳـﺘﺎﯼ ﺗﻮ ﻫــﻢ ﺩﯾﮕــﻩ ...
ﯾﻪ ﻧﻔـــــَـــﺲ ﻋﻤﯿـــــــــــــﻖ ﻭ ...
ﺍﺩﺍﻣـــــــِــــﻪ ﺭﺍﻩ ..."
هه

 

» پـــآیــیـــز اســـتـــ ؛
اَنـــآر نیــســتــمـ کــهـ بــرسـَـمـ بــهـ دَســـتــهــایـــِ تـــو . . .
بــرگــــمـ… پــُـر اَز اِضـــطِـــرآبـــِـ اُفـــتـــآدَنَــــمـ . . .

 

» عاشق دیدن بـــارونـــم
زیر قطره هاش
آرومــــم
وقتــی که توش قـــدم میزنم
بیخیال دنیـــا و قانــــونم...

 

» هوایش غریب است
اما غریبی دلنشین
صدایش ،عطرش
بی مانند است وتکرار نشدنی
و من چقدر دوستش دارم
پاییز را میگویم
نوشته ی خودم

آتیش بازدید : 107 نظرات (0)

عکس های عاشقانه عکس های احساسی/عکس های عاشقونه/عکس های دوست داشتن

1

.

سلام به همگی امروز هم عکس های

عاشقانه و احساسی براتون اماده کردم بفرمایید

.

 

6

.

عکس های عاشقانه عکس های احساسی/عکس های عاشقونه/عکس های دوست داشتن

.

7

.

عکس های عاشقانه عکس های احساسی/عکس های عاشقونه/عکس های دوست داشتن

.8

.

عکس های عاشقانه عکس های احساسی/عکس های عاشقونه/عکس های دوست داشتن

.3

.

عکس های عاشقانه عکس های احساسی/عکس های عاشقونه/عکس های دوست داشتن

.4

.

عکس های عاشقانه عکس های احساسی/عکس های عاشقونه/عکس های دوست داشتن

.5

.

عکس های عاشقانه عکس های احساسی/عکس های عاشقونه/عکس های دوست داشتن

.2

.

منبع"سایت تفریحی و سرگرمی کوتول

آتیش بازدید : 408 نظرات (0)

عکس های زیبایی با موضوع باران گردآوری کرده ایم که امیدواریم از تماشای آنها لذت ببرید.

عکس های باران


بارش شدید باران

بارش شدید باران


پابرهنه زیر باران

پابرهنه زیر باران


همزمانی بارش باران و تابش خورشید

همزمانی بارش باران و تابش خورشید


انتظار زیر باران

انتظار زیر باران


عکس باریدن باران

عکس باریدن باران


پابرهنه زیر باران 2

پابرهنه زیر باران 2


عکس باران

عکس باران

آتیش بازدید : 84 نظرات (0)

وقتی برای اولین بار عاشق می‌شوید، این‌طور به‌نظر می‌رسد که هرلحظه بیداری‌تان با فکر او پرشده‌ است. فکرهای خود را روی هم می‌گذارید تا راهی برای تسخیر قلبش پیدا کنید، قلب و عشق خودتان را گرو می‌گذارید، یا سعی می‌کنید روابط‌تان را محکم کنید. در ماه‌های اول احساس می‌کنیم به هرچیزی که به عشق‌مان مربوط می‌شود معتادیم و بعضی از ما حتی شاید نوعی میل فیزیکی برای با او بودن را تجربه کنیم که همراه با اشتیاقی شدید و شگفت‌انگیز است. جاذبه فیزیکی دراوایل، نیرویی قدرتمند است!

زمانی‌که این شکل نسبتا اضطراب برانگیز، پایان می‌یابد و عشق ما رشد کرده و به رابطه‌ای متین‌تر، یکنواخت‌تر و آرام‌تر تبدیل می‌شود، ممکن است دیگر نیاز به “درست” کردن همه چیز را احساس نکنیم یا حس کنیم درتلاشیم تا نمونه کامل محبت و دلبستگی‌مان ر پیدا نماییم. می‌فهمیم که یک رابطه براساس یک شاخه گل رز، به تعادل نمی‌رسد بلکه تعادل زندگی براساس احترام متقابل، درستی و صمیمیت است.

سه توصیه برای شما دارم تا رابطه‌تان را براساس بافت و شکلی جدید، محکم کنید. به‌خاطر داشته باشید به ندرت پیش می‌آید که هدیه‌ای به تنهایی در یک روز خاص، تاثیری روی نتیجه یک رابطه داشته باشد، من هدایای سه‌گانه‌ای را به شما پیشنهاد می‌کنم که از شور و هیجان شما حمایت کرده و آتش عشق‌تان را پایدار خواهد کرد.

  1. یک لحظه در روز( یا لحظات) که شامل تمام توجه و حضور کامل شما در هر روز باشد تا چشم در چشمش بدوزید و اجازه دهید نگاه‌تان، عشق‌تان را منتقل کند، یا به حرف‌هایش درمورد چالش‌هایی که درآن روز با آنها مواجه شده گوش دهید، یا کاملا به او توجه کنید حتی اگر تلویزیون روشن باشد، یا درحال آماده کردن شام باشید، یا روی تخت دراز کشیده‌اید و روزتان را مرور می‌کنید.

  2. یک بوسه، یک آغوش، یک نوازش یا هرشکل دیگری از تماس پوست به پوست یا بدن به بدن در هر روز. درست مثل نیازی که به غذا داریم، یک نیاز درونی و اساسی هم به لمس انسانی داریم. وقتی این نیاز مورد بی‌اعتنایی قرار بگیرد ما از چیزی به‌نام ” گرسنگی پوستی” رنج خواهیم برد. آنهایی که تنها زندگی می‌کنند یا رابطه صمیمی با کسی ندارند که این نیازشان را برطرف نماید، از این حالت رنج می‌برند. وقتی مدتهای طولانی را بدون پاسخ به این نیاز سپری می‌کنیم، پیامدهای هیجانی منفی و عوارضی برای بدن در بر دارد که شامل افسردگی، درد، و اضطراب می‌شود. کمبود محبت داشتن، تنها یک استعاره نیست، همه ما به تماس و لمس فیزیکی برای ایجاد ارتباط بین سلامت احساسی و سلامت جسمی نیاز داریم.

  3. ابراز قدردانی برای حضور شخص خاص در زندگی، هم از جنبه فرد مورد علاقه‌تان و حتی شاید مهم‌تر از او، از جنبه خودتان که او را دارید. این‌که اجازه دهید او بداند چه‌اندازه برای شما ارزشمند است، یک هدیه فوق‌العاده و لذت آفرین است، یادآوری روزانه میزان اهمیت فرد خاص برای شما، شیوه رفتار همیشگی شما با او را بهتر کرده و همچنین فداکاری و دلبستگی شما را نسبت به او بیشتر می‌نماید. و وقتی احساس کنیم برای او هم عزیزیم، میزان قدردانی‌مان نسبت به او بیشتر خواهدشد.

مسلما تعداد بسیار کمی از ما از هدایایی مثل جواهرات الماس، اتومبیل جدید، بلیط سفر به جاهای شگفت‌انگیز یا سایر علائم مشخص ” اثبات” عشق کسی نسبت به خودمان ایراد خواهیم گرفت، اما روابطی که درآن مرتبا هدایایی چون توجه، تماس و قدردانی ارائه شده و با همان ارزش دریافت می‌شود، در برابر چالش‌ها، دوام خیلی بیشتری داشته و سرمایه‌گزاری احساسی دراین گونه هدایا، ماندگارتر است. هدایای زیبا و گرانقیمت، می‌توانند موقتا پاسخگو باشند، اما اعتراف‌ها و اعلام‌های ساده روزانه درباره عشق و دلبستگی، می‌توانند منافع پایدارو لذت معتبر به شما تقدیم کنند.

 

آتیش بازدید : 70 نظرات (1)

همه بار زندگي مشترك‌تان به دوش شما افتاده و احساس مي‌كنيد همسرتان تنها مصرف‌كننده عشقي است كه خودش براي پر و بال دادن به آن تلاش نمي‌كند؟ این مطلب برای شماست.

تنها شما نيستيد كه تصور مي‌كنيد شوهرتان به اندازه‌اي كه براي زندگي مشترك‌تان قدم برمي‌داريد، براي ساختن زندگي‌تان تلاش نمي‌كند؛ بسياري از آقايان هم بر اين عقيده هستند كه مثل همسرشان نمي‌توانند همه وجودشان را براي رابطه‌اي که دوستش دارند، خرج كنند.

زناني كه همه عشق‌شان را خرج به دست آوردن دل و توجه همسرشان مي‌كنند، اغلب از اينكه تنها براي مستحكم كردن رابطه‌شان انرژي مي‌گذارند، مي‌رنجند و از اينكه همسرشان نمي‌داند در برابر بحران‌هايي كه به زندگي‌شان حمله مي‌كند چطور بايد بايستد، شكايت مي‌كنند. ترس يك زن از اينكه همانقدر كه عاشق است، دوست‌داشته نشود، مي‌تواند او را از برداشتن قدم‌هاي بيشتر براي دوام زندگي مشتركش دلزده كند؛ اما واقعيت اين است كه هميشه تفاوت در ميزان عشق زن و مردي كه در كنار هم زندگي مي‌كنند نيست كه سد راه احساسات يكي از آنها مي‌شود، بلكه تفاوت در شيوه عشق ورزيدن، بيشتر از هر چيزي مي‌تواند ادامه زندگي شيرين آنها را تهديد كند.

او واقعا مرد ايده‌آل است؟
همه ما در ذهن‌مان تصويري از يك رابطه ايده‌آل داريم. مردي را پيدا مي‌كنيم و براي خلق رابطه‌اي كه در ذهن‌مان داريم، بدون مشاركت و همكاري او تلاش مي‌كنيم. انگار به اين مرد مي‌گوييم: تو فقط در اين رابطه شركت داشته باش و من زحمت برآورده كردن همه نيازهاي رواني و عاطفي را در اين رابطه مي‌كشم. همين قرارداد ناگفته و نانوشته شما را مصمم مي‌كند براي ايجاد صميميت در رابطه به آب و آتش بزنيد، بحران‌هاي عاطفي كه رابطه شما را نشانه مي‌گيرد را يك‌تنه حل كنيد، حتي براي برنامه‌هاي دونفره‌تان تصميم بگيريد و برنامه‌ريزي كنيد و تنها از مرد مقابل‌تان بخواهيد كه همسرتان باشد.

شايد حضور در چنين رابطه‌اي، مرد زندگي شما را در ظاهر راضي كند اما به مرور از اينكه تنها با خودتان رابطه داريد و اين خودتان هستيد كه مي‌بريد، مي‌دوزيد و به تن مي‌كنيد، خسته مي‌شويد. رابطه شما در ظاهر خوب و بي‌مشكل به نظر مي‌رسد و حتي اگر به همسرتان بگوييد از اين زندگي خسته شده‌ايد و مي‌خواهيد تركش كنيد، او را شوكه و بهت‌زده خواهيد ديد. رابطه به ظاهر دو نفره‌اي كه مي‌تواند در نظر اطرافيان و حتي همسر شما ايده‌آل به نظر برسد، درواقع تك‌نوازي‌ است كه خودتان ترتيب داده‌ايد و صدايش به گوش هر كسي جز خودتان خوش مي‌آيد.

در اين رابطه:
1.اين شما هستيد كه از برنامه سينما، تئاتر و كنسرت باخبر مي‌شويد، بليت مي‌خريد و او را متقاعد مي‌كنيد كه بايد در كنار شما در آنها شركت كند.

2.اين شما هستيد كه به او پيشنهاد مي‌دهيد آخر هفته را چطور بگذراند.

3.اين شما هستيد كه براي تعطيلات و مناسبت‌هاي ويژه برنامه‌ريزي مي‌كنيد.

4.اين شما هستيد كه بيشتر تلفن‌ها را به دوستان، فاميل و حتي فاميل‌هاي او مي‌زنيد و دورهمي با آنها را برنامه‌ريزي مي‌كنيد.

5.براي پركردن خلأهاي جنسي، اين شما هستيد كه تماس را شروع مي‌كنيد.

6.اين شما هستيد كه هنگام پياده‌روي، دست‌تان را به سمتش دراز مي‌كنيد و دست او را مي‌گيريد.

7.اين شما هستيد كه در مناسبت‌ها براي تهيه هديه‌اي كه بايد به او بدهيد، وقت و هزينه زيادي صرف مي‌كنيد.

8.اين شما هستيد كه بعد از دعوا، براي آشتي پيش‌قدم مي‌شويد.

9.اين شما هستيد كه وقتي با هم هستيد، بيشتر حرف مي‌زنيد.

10.وقتي در حال صحبت با او هستيد و پاسخي نمي‌شنويد، اين شما هستيد كه حالش را حدس مي‌زنيد و حتي به جاي او در مورد احساساتش صحبت مي‌كنيد.

11.اين شما هستيد كه به او پيشنهاد مي‌دهيد با رئيس، همكار، صاحب‌خانه و حتي خانواده خودش چطور برخورد كند.

12.اين شما هستيد كه براي خريد وسايل تازه و حتي تغيير دكوراسيون خانه پيشنهاد مي‌دهيد.

با خودتان چند چنديد؟
اگر پاسخ شما به حداقل 7 سوال از 12 سوال گفته‌شده مثبت باشد، احتمالا بعد از گذشت مدتي اين احساسات را تجربه خواهيد كرد:

1- وجود‌تان پر از خشم مي‌شود و تصور مي‌كنيد در تلاش براي ترميم رابطه‌تان يا بهتر كردن آن تنها هستيد و اين تنهايي بار كشيدن، شانه‌هاي‌تان را خم كرده است.

2- جاي خالي را هميشه به جاي همسرتان پر مي‌كنيد و به او مجالي براي پر كردن اين نقطه‌چين‌ها نمي‌دهيد و با همين كار بدون اينكه خودتان بدانيد، فرصت انجام كارها و فكر كردن براي بهبود رابطه را از او مي‌گيريد.

3- خودتان را گول مي‌زنيد كه رابطه خوب و آرامي داريد اما واقعيت اين است كه اينطور نيست. شما تنها، وزن آرام نگه داشتن اين رابطه را روي دوش خود‌تان انداخته‌ايد و به محض اينكه جاخالي بدهيد، اين آرامش هم از بين مي‌رود.

 

چرا همسرتان جاخالي مي‌دهد؟
زن‌ها به سه دليل عادت دارند جاي خالي را خودشان پر كنند و به همين دلايل به همسرشان فرصت يا حتي انگيزه قدم برداشتن براي ساختن رابطه‌اي خوب و آرام را نمي‌دهند:

1- احساس مي‌كنند عشق چيزي است که بايد بسازندش و به دستش بياورند و به همين دليل درست مثل وقتي كه مي‌خواهند يك خانه خوب بخرند، بايد براي ساختن يك عشق خوب هم كار كنند و زحمت بكشند. زن‌هايي كه تصور مي‌كنند لياقت دوست داشته شدن ندارند، بيشتر براي ساختن اين عشق بيل مي‌زنند و خودشان را خسته مي‌كنند.

2- زن‌هايي كه احساس مي‌كنند اگر خودشان جاي خالي را پر نكنند، رابطه‌شان به هم مي‌خورد و زن‌هايي كه قبلا هم تجربه تشكيل رابطه با مردهاي تنبلي كه بار را روي دوش آنها انداخته بود داشته‌اند، اغلب چنين رابطه‌اي را شكل مي‌دهند.

3- زن‌ها از خلأ متنفر هستند و به همين دليل به محض ديدن يك جاي خالي، آن را پر مي‌كنند. شايد اغراق نباشد اگر بگوييم زن‌ها با اين ميل شديد به پر كردن جاي خالي‌ها به دنيا مي‌آيند و به همين دليل اغلب زن‌ها عامل ساختن همسري تنبل كه براي رابطه‌اش قدم از قدم برنمي‌دارد، هستند.

زندگي را از نو بسازيد
اگر نمي‌خواهيد دست‌تنهايي شما براي ساختن زندگي مشترك‌تان و جلب كردن علاقه و توجه همسرتان كار دست شما دهد، با اين راه‌حل‌هاي ساده شروع كنيد و آرام‌آرام او را به گردونه پر كردن جاهاي خالي وارد كنيد.

تنها براي جلو بردن رابطه‌تان پارو نزنيد، براي تعطيلات برنامه نريزيد، براي صميمي‌تر شدن خودتان را جلو نيندازيد و خلاصه اينكه تنها، بار رابطه‌تان را به دوش نكشيد. اگر به محض جاخالي دادن‌تان ديديد همه چيزهايي كه فكر مي‌كرديد در زندگي داريد از دست رفته‌، معنايش اين است كه شما پيش از اين مشغول پر كردن جاهاي خالي بوده‌ايد و اگر به آن روش ادامه ندهيد و با كمك مشاور خانواده براي ايجاد تغييرات بزرگ در زندگي‌تان تلاش نكنيد، همه خوشبختي خيالي‌ كه به آن دل خوش كرده بوديد را از دست مي‌دهيد.

قرار نيست يك‌دفعه جاخالي دهيد، آرام‌آرام و هر روز در يكي از زمينه‌ها، به همسرتان فرصت پر كردن جاي خالي را بدهيد. اگر وقتي خريد نمي‌رويد، يخچال‌تان خالي مي‌ماند، اين ماه سختي خالي بودن يخچال را به جان بخريد و اجازه دهيد همسرتان اين جاي خالي را پر كند. در چنين شرايطي يا همسرتان پاروها را برمي‌دارد و پارو مي‌زند، يااينكه بي‌ميلي‌اش به پركردن جاهاي خالي آشكار مي‌شود و شما تكليف‌تان را با رابطه‌تان مي‌فهميد.

اعتمادبه‌نفس‌تان را بالا ببريد و شرايطي را فراهم كنيد كه به شما شادي و انرژي مي‌دهد. وقتي تنها منبع انرژي گرفتن شما همسرتان است، با كمي فاصله گرفتن از او زمينه را براي از هم پاشيدن خود و ويران‌تر كردن رابطه‌تان فراهم مي‌كنيد. شما بايد به خود احساس دوست‌داشتني بودن، مهم بودن و باارزش بودن بدهيد تا از اين تلاش مخرب براي دوست داشته شدن دست ‌برداريد.

خودتان كار را خراب مي‌كنيد
اگر به جاي اينكه عشق‌تان را به شيوه خودتان نثار شريك زندگي‌تان كنيد، مي‌خواهيد براي ثابت كردن احساس‌تان همه چيزهايي كه او مي‌خواهد را در اختيارش بگذاريد و به شيوه مردي كه دوستش داريد زندگي كنيد، عاقبت رابطه‌تان يكي از شكل‌هاي زير خواهد بود:

به فکر دل‌تان باشید
تنها به اين فكر مي‌كنيد كه چطور مي‌توانم دل اين مرد را به دست بياورم و هميشه ذهن‌تان مشغول اين است كه دوستم دارد يا نه؟ هيچ‌وقت از خود نمي‌پرسيد آيا من او را دوست دارم يا خير! همين باعث مي‌شود مدتي بعد خود را در رابطه‌اي ببينيد كه ميلي به ماندن در آن نداريد.

کمال گرا  نباشید
هميشه نگران اين هستيد كه آيا از نظر مردها بهترين زن دنيا هستيد يا نه؟ در يك رابطه فكر نمي‌كنيد مردي كه روبه‌روي‌تان ايستاده، به درد شما مي‌خورد يا نه! بلكه تنها مي‌خواهيد زني كامل و ايده‌آل به نظر برسيد و آنقدر براي جلب رضايت او خود را قرباني مي‌كنيد كه تواني براي ادامه دادن باقي نمي‌ماند.

با دلیل عاشق شوید
همه آنچه گفتيم باعث مي‌شود سراغ مردهايي برويد كه خود را موظف كرده‌ايد عاشق‌شان باشيد اما اگر دقيق‌تر نگاه كنيد، مي‌بينيد حتي دليلي براي دوست داشتن آنها نداريد. همين دوست نداشتني كه از آن بي‌خبريد، باعث مي‌شود رابطه‌اي خالي از تفاهم را ادامه دهيد.

مجبور نباشید
آنقدر طرف مقابل‌تان را غرق در عشق افراطي مي‌كنيد كه همسرتان براي نشان دادن احساس واقعي‌اش نسبت به شما فرصتي پيدا نمي‌كند و نمي‌تواند از خود بپرسد كه واقعا دوست‌تان دارد يا نه. شما تنها مي‌خواهيد با ارائه خدمات بي‌شمار، به او القا كنيد بيش از اندازه به شما احتياج دارد و دور از شما نمي‌تواند زندگي كند.

منبع:مجله سیب سبز

آتیش بازدید : 66 نظرات (0)

اس ام اس های عاشقانه با موضوع دلتنگی


خیلی دلتنگت شده ام
اما نمی دانم
خیلی را چگونه بنویسم
که خیلی خوانده شود …

 

وقتی دلتنگم بشقاب ها را نمی شکنم
شیشه ها را نمی شکنم
غــرورم را نمی شکنم
دلت را نمی شکنم
در این دلتنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد
این بغض لعنتی است . . .

 

یادم می آید گفته بودی ساده و کوتاه نویسی را دوست داری !
تقدیم به تو . . .
ساده و کوتاه تنها همین ۲ کلمه :
برگرد ، دلتنگم . . .

 

هزار بار هم که از این شانه به آن شانه بغلتی
این شب صبح نمی شود
وقتی دلتنگ باشی

 

گاهی اوقات مجبوریم بپذریم
بعضی از آدمها
فقط می توانند در قلبمان بمانند
نه در زندگیمان

 

دلم تنگ است این شبها
یقین دارم که می دانی
صدای غربت من را
از احساسم تو می خوانی
شدم از درد تنهایی
گلی پژمرده و غمگین
بیا ای ابر پاییزی
که دردم را تو می دانی . . .

 

آدم که دلتنگ می شود
زود به زود می میرد

 

افکارم شبیه تو تراشیده شده.
آغوشم درست به اندازه تو جا دارد.
اطاقم بوی تو را میدهد.
فقط نمیدانم چرا چشمانم تو را گم کرده اند…
دلتنگم …
به اندازه همه دلتنگیهایی که فقط تو میدانی.

 

من بودم
تو
و یک عالمه حرف…
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!!
کاش بودی و
می فهمیدی
وقت دلتنگی
یک آه
چقدر وزن دارد

آتیش بازدید : 107 نظرات (0)

اگر در آغاز ایجاد مسیر آموزش عاطفی در خانواده خود هستید، مفهوم عشق بهترین عنوان برای شروع این یادگیری است. از آنجایی که کودکان برای مدت طولانی عبارت «دوستت دارم» را شنیده اند، بنابراین به راحتی می توانند احساسات و رفتارهایی را درک کنند که با این صفت هم راستا هستند.

این دانش می تواند برای آموزش دیگر خصوصیات و صفات مانند صبر یا مسئولیت پذیری نیز کاربرد داشته باشد. همین که آنها بتوانند رابطه میان بروز صفات عاطفی و چگونگی بهبود سلامت یک فرد و رابطه با دیگران را درک کنند، زنجیره ای از حس های مقبول پشت سر هم توانایی ابراز پیدا می کنند و آگاهی از ارزش ها در زندگی روزانه آشکارتر می شود.

آموزش عشق به بچه ها (اسلایدشو)


1- روش هایی را که دوست دارید در آنها «عشق» را احساس کنید، به اشتراک بگذارید

از کودک خود بپرسید «از کجا می فهمی کسی تو را دوست دارد؟» و ببینید که چگونه او عشق و محبت را توصیف می کند. درباره پاسخ خود به این سوال هم فکر کنید و بعد برای او توضیح دهید. به نوبت بگویید که هر کدام دوست دارید چگونه مورد محبت و عشق واقع شوید؛ مثلا با در آغوش کشیدن، دریافت کمک از کسی یا با کسی هم بازی شدن.

شاید بخواهید فهرستی را به صورت آلبومی از تصاویر هر یک از اعضای خانواده تهیه کنید که در این تصاویر روش های مورد علاقه هر فرد در ارائه یا دریافت احساس محبت و عشق به تصویر کشیده شده باشد. از کودکان بپرسید چقدر از این روش ها آگاهی دارد.

2- عشق خود به زمین را نشان دهید

وقتی مراقب محیط زیست هستیم، بیشترین و بهترین تلاش خودمان را برای هدف مورد علاقه مان انجام می دهیم؛ مانند جمع آوری زباله ها از خیابان، تفکیک زباله ها و جمع کردن زباله های قابل بازیافت در منزل یا باغبانی در ترانس کوچک تان. حالا در گفت و گو با فرزندتان به هم بگویید که چگونه این رفتارهای باید با اظهار عشق ودوستی زبانی ما هم راستا باشد.

با انجام رفتارهای عاشقانه نسبت به محیط اطراف مان و نه فقط با به زبان آوردن عبارت «دوستش دارم» درواقع این حس عشق را به عنوان یک فضیلت اخلاقی نیز بروز می دهیم. می توانیم عشق مان به همه کس و همه چیز را با جست و جو برای هر آنچه هریک از این افراد و چیزها نیاز دارند، نشان دهیم. همانطور که یک گلدان خانگی کوچک نیاز به مراقبت خاص خودش دارد.

3- فهرستی از افرادی تهیه کنید که دوست شان دارید و دوست تان دارند

یک فهرست یا آلبومی از تصاویر اعضای خانواده و دوستان تهیه کنید. گاهی اوقات از چنین گنجینه ای به منظور یادآوری این موضوع به کودکان خود استفاده کنید که افراد زیادی هستند که به آنها اهمیت می دهند. درباره نامحدود بودن عشق صحبت کنید؛ مهم نیست چند نفر را دوست داشته باشیم، همیشه عشق فراوانی در قلب ما وجود دارد. عشق در دریافت و بخشش نامحدود و نامتناهی نهفته و بی کران است.

آموزش عشق به بچه ها (اسلایدشو)


4- یک «قلب» بزرگ درست کنید

به کودک خود شرح دهید که قلب اکثر اوقات نمادی از عشق است، زیرا عشق تامین کننده انرژی برای افراد بوده و قلب تامین کننده خون بدن است، پس عشق به ما امکان می دهد تا شاد زندگی کنیم. با استفاده از نوارچسب رنگی و یک سنگ، تصویر یک قلب را روی زمین ترسیم کنید. به کودکان خود بگویید که از قلب به عنوان زمین مسابقه، محل جمع آوری اسباب بازی های محبوب یا دیگر اشیای مورد علاقه خود یا فضایی برای نشستن در زمان خواندن آواز استفاده کنند. بچه ها از این طریق یاد می گیرند که قلب، جای بهترین ها است.

5- «آواز عاشقانه» درست کنید

عشق آن قدر دل نشین است که غالبا وقتی با کسانی هستیم که آنها را دوست داریم، لبخند می زنیم، می خندیم و آواز می خوانیم. آهنگی را که کودک تان دوست دارد، انتخاب کرده و با شادی و سرزندگی با هم آن را بخوانید. همراه فرزندتان، زمانی خوش با کسانی که آنها را دوست دارید، داشته و نشان بدهید که از سپری کردن لحظات با آنها لذت می برید. شاد بودن به مان کمک می کند عشق را نشان داده و بپذیریم.

6- درباره توانایی های رفتارهای عاشقانه ای که دیگران از خود نشان داده اند، صحبت کنید

از کودک خود بخواهید زمانی را به یاد بیاورید که با شخصی جدید ملاقات کرده است؛ از او بخواهید هر آنچه را درباره این فرد متوجه شده، به خاطر آورد.اگر با او احساس راحتی کرده و دوست شده است، درباره آن با هم صحبت کنید. به نوبت می توانید نقش فرد تازه واردی را بازی کنید که می خواهد ببیند او چگونه به دوستش عشق و دوستی خود را نشان می دهد.
در این مورد صحبت کنید که چگونه افراد با هم تفاوت دارند؛ مانند بودن در سنین مختلف، داشتن زبانی متفاوت یا ناتوانی جسمی. برایش توضیح بدهید که اهمیت دارد ما همه را دوست بداریم. زیرا هرکسی ویژگی های خاص خودش را دارد.

آموزش عشق به بچه ها (اسلایدشو)


7- درباره عشق بدون قید و شرط صحبت کنید

زمانی که عشق واقعی را تجربه می کنیم، به این معنی است که همدیگر را هم در زمان های بد و هم در زمان های خوب دوست داریم. از کودک خود بخواهید تا درباره برخی از موقعیت های دشواری که با آن رو به رو شده اید، مانند از دست دادن یک دوست یا به دست نیاوردن چیزی که در طلب آن بوده اید، فکر کند. ما باید خودمان و دیگران را دوست داشته باشیم. چه زمانی که شادیم و چه زمانی که ناراحت هستیم.

حتی وقتی کسی اشتباهی انجام می دهد، باید صبور و باگذشت باشیم. به این عمل عشق بدون قید و شرط گفته می شود؛ زیرا در تمامی شرایط همدیگر را دوست داریم. می توانید این درس را با کشیدن تصویر موقعیت های متعدد و گوناگون در زندگی شرح دهید. برای کودکان کوچک تر این مسئله می تواند به معنی محیط های گوناگون یا شرایط آب و هوایی متفاوت مانند باران، برف، صحرا یا کوه باشد، یعنی جاهایی که از شرایط معمول زندگی در خانه خارج شده اید.

8- علامت «دوستت دارم» را یاد بگیرید

هر فرهنگی علامت «دوستت دارم» خودش را در زبان اشاره دارد. مثلا بعضی از ما برای ابراز محبت به کسی، دست مان را روی سینه می گذاریم. این علامت را به کودک خود آموزش دهید. البته می توانید علامتی خاص و منحصر به فرد را برای ابراز علاقه به یکدیگر درمیان خانواده خود ابداع کنید.

9- «رفتارهای عاشقانه» انجام دهید

به نوبت روش هایی ساده برای نشان دادن عشق و علاقه (مانند فرستادن یک پیامک، احوالپرسی کردن، باز کردن در برای کسی، پیشنهاد صرف یک نوشیدنی) را تمرین کنید. می توانید آنها را به صورت پانتومیم انجام دهید. اساسا این به معنای عملی کردن «رفتار عاشقانه» شما بدون واژه ها است تا دیگران بتوانند آنچه را انجام می دهید، حدس بزنند. در عین حال از احساس دریافت این رفتار در مواجهه با خودشان لذت می برند، شاید دوست داشته باشید برای الهام بخشی در نشان دادن عشق به افراد گوناگون مانند مادربزرگ، پدربزرگ، دوستان، معلمان یا حتی افراد غریبه از عکس استفاده کنید. ما عشق به افراد گوناگون را به طرق مختلف نشان می دهیم و کودک باید بداند که داشتن مناسب ترین روش برای هر یک از این افراد اهمیت دارد.

آموزش عشق به بچه ها (اسلایدشو)


10- برای کسی که دوستش دارید یک کارت درست کنید

از کودک خود بپرسید برای چه کسی می خواهد کارت درست کند و درباره دلایلی که چرا او این فرد را دوست دارد صحبت کنید. آیا این فرد با او مهربان بوده است؟ آیا احساس می کند او خوش قلب است؟ آیا از سپری کردن زمان با این فرد لذت می برد؟ به حسی که این فرد در او ایجاد می کند و چگونگی تلاش در نشان دادن همان احساسات به دیگر افراد در اطراف تان با هم فکر کنید. فرزندتان را راهنمایی کنید که کارت را گونه به دست چنین افرادی برساند.

منبع" برترین ها


آتیش بازدید : 61 نظرات (0)

اضطراب چیزی است که همگی ما گهگاه دچار آن می شویم، اما در بعضی ها اضطراب روی همه زندگی شان اثر می گذارد. اضطراب می تواند اشکال مختلفی به خود بگیرد، اما در اغلب اوقات باعث ترس و وحشت افراد می شود. اگر شما دوست، همسر یا والدین کسی هستید که هر روز با اضطراب دست و پنجه نرم می کند، نکاتی وجود دارند که باید آنها را بدانید.

21 نکته برای شما که عاشق فردی مضطرب هستید


1- حس می کند از فرط اضطراب پس می افتد

زمانی که وحشت به او دست می دهد، احساس می کند خواهد مرد. قلبش دیوانه وار می تپد، عرق می کند و احساس حالت تهوع دارد یا فکر می کند الان پس می افتد. حتی در افراطی ترین حالت احساس می کند همین الان و همین جا خواهد مرد؛ هیچ حسی بدتر از این نمی تواند باشد.

2- صبور باشید

اگر صبور نباشید این شرایط سخت تر خواهدبود، چون فقط به اضطراب هردوی شما افزوده خواهدشد و همه چیز بسیار بدتر خواهدشد.

3- با آنها مهربان باشیم

مهربان بودن هم راستا با صبور بودن است، اما دائما مهربانی با کسی که مضطرب است، بی تردید کار ساده ای نیست و این اصلا ربطی به میزان علاقه شما نسبت به او ندارد. شما ممکن است به سرعت ذخیره انرژی خود را استفاده کنید، پس مهم این است که روی خودتان کار کنید. این به معنای مهربان بودن با خودتان نیز هست.

4- می دانند که اضطراب آنها بی معنی است

اضطراب آنها غیرعقلانی است. آنها این را می فهمند، اما دانستن این موضوع باعث از بین رفتن اضطراب آنها نمی شود  چون نمی توانند جلوی خود را بگیرند. گاهی آنها درباره غیرعقلانی بودن این حس هم نگران هستند و همین باعث تقویت اضطراب در آنها می شود. اشاره به اینکه ترس و اضطراب آنها غیرعقلانی است، کاملا بی فایده است.

5- از شما توقع درک این موضوع را ندارند

آنها در اکثر مواقع خودشان هم این حس و حال را درک نمی کنند و هیچ راهی هم وجود ندارد که از شما توقع داشته باشند آن را بفهمید، اما از اینکه شما برای این کار تلاش می کنید، خوشحال می شوند.

6- مثل شما فکر نمی کنند

این امری طبیعی است آنها درباره همه موارد حتی کوچک بسیار فکر می کنند و این درباره موضوعات بزرگ هم صادق است. این امر می تواند خسته کننده باشد، اما همچنین می تواند همان چیزی هم باشد که آنها را برجسته و متفاوت می سازد. مهارت آنها در توجه به جزئیات و ارزیابی عالی آنها از خطرات می تواند ابزاری ارزشمند به حساب آید.

7- لذت می برند که کمک می کنید

با آنها درباره چیزهای کوچکی که می تواند کمک رسان باشد، همفکری کنید. آنها از چه چیزی می توانند جلوگیری کنند؟ به آنها کمک کنید که در جست و جوی چیزهایی باشند که به دیگران کمک می کنند. راه هایی کاربردی را پیدا کنید تا هر روز کمی حس راحتی بیشتری داشته باشید و هر دو حال بهتری پیدا کنید.

8- از اینکه بی اهمیت تلقی شوند، متنفرند

آنها اضطراب دارند؛ اما احمق نیستند. آنها را بی اهمیت تلقی نکنید؛ با آنها حتی در سخت ترین لحظات درست طبق آنچه هستند، رفتار کنید. همیشه مهربان باشید، اما هرگز آنها را تحقیر نکنید.

9- مسائل احساسی را بیش از حد درک می کنند

مضطرب بودن بسیار خسته کننده است. چون مضطرب ها دائما و بیش از حد ممکن خطرات و هشدارها را درک می کنند. دائما دنبال خطرات هستند، هر آنچه را رخ داده است، بیش  از اندازه واکاوی و تجزیه و تحلیل می کنند.

21 نکته برای شما که عاشق فردی مضطرب هستید


10- اگر کمتر بپرسید، کمتر احساس وحشت خواهندکرد

فراتر از مسئله علاقه داشتن، اغلب از آنها می پرسیم، «حالت خوبه؟»، اما این اصلا کمکی نمی کند. اگر آنها در شرایط مناسبی باشند، هیچ چیز بدتر از این نیست که از آنها بپرسیم که آیا «حال شان خوب است یا نه؟» چون باعث می شود درباره آن فکر کنند. باعث می شود به دلایلی فکر کنند که می تواند باعث ناراحتی آنها شود یا اینکه فکر خواهندکرد که چرا از او این سوال را می پرسند.

11- وقتی شما مضطرب هستید، آنها اضطراب بیشتری خواهندداشت

نگاه کردن به کسی که دچار اضطراب شدید یا حمله اضطرابی است، می تواند ترسناک بوده و باعث اضطراب خود ما هم بشود. مخصوصا زمانی که فرد مورد سوال کسی باشد که عمیقا به او اهمیت می دهیم. با این حال، وحشت ما می تواند به وحشت آنها دامن بزند، پس این مهم است که کاملا خونسرد بوده و خودمان را کنترل کنیم. اگر نیاز دارید، می توانید در ذهن خود فریاد بزنید. اما عالی این است که صورتی بی تفاوت داشته باشید.

12- واقعا دست خودشان نیست که تندی می کنند

اغلب اوقات ذهن آنها درگیر مسائل واقعا پیچیده و مشکل است. وقتی به شما کم محلی می کنند، منظورشان واقعا شما نیستید؛ آنها در خودشان فرو رفته اند. زمانی که افکارشان دائما در تنش است، خوب بودن، آرام بودن و شیرین بودن بسیار مشکل است.

13- می دانند که اصلا هم نشینان خوبی نیستند

آنها کاملا می دانند که غیرمنطقی و غیرقابل اتکا هستند. می دانند که این امر برای کسانی که دوست شان دارند، خسته کننده و ناراحت کننده است و دائما در این باره به خود نهیبت می زنند. با یادآوری این امر به آنها باعث بدترشدن حال و اوضاع آنها نشوید. این گونه افراد نیازی به یادآوری ندارند.

14- می توانند طبیعی زندگی کنند

هیچ چیزی به بدی دست و پنجه نرم کردن با اضطراب نیست. این افراد نسبت به دیگران نیاز به برنامه بیشتر و دقیق تری دارند، اما کارهای فراوانی می تواند انجام داد. نیازی نیست آنها را هر روز مدیریت کنید یا لوس شان کنید.

15- لذت می برند که در چالش با خودشان به آنها اعتماد می کنید

آزمایش محدودیت ها و تلاش در موقعیت جدید برای افراد مضطرب بسیار مناسب است. یکی از بهترین روش ها برای متوقف ساختن ورود هرچه بیشتر اضطراب به زندگی آنها همین است که کمک می کند کم کم کنترل اضطراب خود را به دست گیرند.

البته اجازه پرواز دادن به کسانی که دوست شان داریم- وقتی می دانیم چه قدر این کار برای شان سخت است- کمی مشکل به نظر می رسد به جای اینکه فکر کنیم «به چالش انداختن» ایده بدی است، باید به آموزش راه های مدیریت و کنترل آن فکر کنیم. آنها نیز از این کار لذت خواهندبرد.

16- قادر هستند بگویند که چگونه کمک شان کنید

راه های فراوانی برای کمک به کسی وجود دارد که درگیر اضطراب است، اما باید این روش ها را در طول لحظات آرامتر آنها پیدا کنید. درست زمانی که آنها در ورطه اضطراب افتاده اند و جهانشان تیره شده است، نمی توانند به شما بگویند چگونه می توانید به آنها کمک کنید. پس از یک موقعیت اضطراب آلود از خودتان بپرسید در موقعیت مشابه بعدی چگونه می توانید کمک رسان باشید.

به این فکر کنید چه نکات خوب و بدی درباره چگونگی کمک در این شرایط وجود دارد. این پرسش ها را در طول زمانی آرام تر و ساکت تر پاسخ دهید. این گونه هردوی شما احساس توانمندی بیشتری در مدیریت موقعیت بعدی خواهید داشت.

17- در موقعیت های خاص می توانند احساس راحتی داشته باشند

گاهی چیزهای عجیب و غریب به آنها کمک می کند. این مهم نیست که آنچه به آنها آرامش می دهد، همیشه مورد پذیرش است یا نه و این اصلا مهم نیست که تا چه حد عجیب و غریب باشد. پس اگر دیدید نامزدتان پس از جست و خیز در باران حس بهتر و آرام تری پیدا کرد تعجب نکنید، فقط چکمه های تان با پا کنید و همراهش شوید. یا اگر دیدید برادرتان با چیدن کتاب هایش به ترتیب رنگ و اندازه آرام تر شد، لطفا کتاب ها را همین طوری برایش بچینید.

18- برای تشخیص آن چه آرامش آور است، کمک می خواهند

گاهی تعیین و متوجه شدن آنچه باعث آرامش می شود، ساده تر است، چون شما از بیرون به آن موقعیت نگاه می کنید.در بعضی موقعیت ها آنها را از نظر فیزیکی آرام تر می یابیم؛ ممکن است این آرامش آن ها در پاسخ به افراد، بوها، مکان ها و موسیقی ها باشد. اگر متوجه شدید که چیزی آنها را آرام می کند حتما بیان کنید. شاید بتواند در موقعیتی دیگر نیز کمک رسان باشد.

21 نکته برای شما که عاشق فردی مضطرب هستید


19- مضطرب ها آسیب پذیرترند

اضطرا باعث آسیب پذیری جسمانی می شود. این عارضه های جسمانی می تواند حمله قلبی ناشی از استرس شدید، دردهای عضلانی به خاطر تنش و انقباض عضلانی، معده درد یا سردرد باشد.

20- باید به آنها گوش داد؛ نباید سرزنش شوند

امکان صحبت دادن به آنها و حس اینکه به حرف آنها گوش می شود، به شدت مفید است. این کار به عزت نفس شان کمک کرده و باعث می شود بتوانند مواردی را که باعث اضطراب یا کاهش اضطراب آنها می شود، پیدا کنند. درعوض صرفا نصیحت کردن آنها، اثر معکوس دارد. زمانی شما اثرگذار خواهید بود که به حرف های آنها گوش دهید، نه اینکه شما دائما با آنها صحبت کنید، سوال بپرسید و نگران دریافت پاسخ یا سکوت نباشید. شاید شما نشنوید، اما همیشه در ذهن آنها حجم بالایی از سروصدا وجود دارد.

21- آنها هم شما را دوست دارند

آنها می دانند که زندگی کردن با آنها مشکل است، می دانند که برای پشتیبانی از آنها بسیار تلاش می کنید و این امر را تحسین می کنند. شاید نتوانند به بهترین وجه عشق خود را به شما نشان دهند، اما آنها هم شما را عمیقا دوست دارند.


منبع : ماه نامه تندرستی

 

آتیش بازدید : 92 نظرات (0)

درست است که تابستان از نیمه گذشته و به پایان خود نزدیک می شود اما نباید فکر کنید تنها در تابستان است که می توانید به آرامش برسید. بهتر است بدانید با نزدیک شدن به فصل پاییز و پایین آمدن درجه هوا و رنگارنگ شدن برگ های درختان هم هنوز فعالیت هایی وجود دارند که شما را به آرامش برسانند.

درست حدس زدید. در این مقاله می خواهیم شما را به انجام فعالیت هایی در پاییز تشویق کنیم که برایتان آرامش به ارمغان می آورند؛ پس همین حالا مطالعه را آغاز کنید.

آخر هفته را به نزدیکترین و زیباترین شهر اطراف محل سکونت خود سفر کنید

می توانید تعطیلات آخر هفته را به نزدیکترین و زیباترین شهر اطراف محل سکونت خود سفر کنید. سعی کنید در جایی اقامت کنید که به کوه نزدیک باشد تا بتوانید کوهنوردی هم بکنید و از طبیعت زیبای آن لذت ببرید و عکس بگیرید. وقتی به خانه برمی گردید احساس آرامش خواهید داشت.

به استقبال از طعم پاییزی


از ماساژ با سنگ های داغ لذت ببرید

همانطور که دمای هوا کاهش می یابد به نظر نمی رسد که دیگر اشعه طبیعی خورشید مانند تابستان گرمابخش باشد. به شما پیشنهاد می کنیم برای اینکه کمی گرم شوید و آرامش را تجربه کنید، نزد ماساژور بروید و از بخواهید سنگ های داغ را روی نقاطی از بدن تان از جمله ستون فقرات و دیگر نقاط قرار دهد. شاید برایتان عجیب باشد اما این نوع ماساژ بسیار آرامش بخش است. می توانید امتحان کنید تا از تاثیر آرامش بخش آن مطمخئن شوید.

از مزرعه سیب دیدن کنید

به مزرعه سیب بروید و از خوردن سیب در پای درختان و در هوای خنک لذت ببرید. سعی کنید به نزدیکترین مزرعه سیبی که نزدیک محل سکونت تان قرار دارد بروید. بد نیست در این سفر کوتاه، خانواده و دوستان خود را هم همراه ببرید.

 فراموش نکنید که از آنجا مقداری سیب هم بخرید و به خانه بیاورید تا بتوانید آب سیب خانگی بگیرید و از نوشیدن آن لذت ببرید. خوردن سیب و نوشیدن آب این میوه تاثیر آرامش بخشی دارد. می توانید امتحان کنید.

به استقبال از طعم پاییزی


با دوستانتان به زمین فوتبال بروید

البته شاید این بازی برای آقایان جذابیت بیشتری داشته باشد. به نظر می رسد آقایان علاقه بیشتری به این بازی دارند. پس پیشنهاد می کنیم با دوستان تان به نزدیکترین زمین فوتبال در محل سکونت تان بروید. چه پا به توپ شوید و چه به تماشای یک مسابقه بنشینید و در ابتدا هیجان و سپس آرامش ناشی از تخلیه هیجانی را احساس خواهید کرد.

مانیکور و پدیکور را فراموش نکنید

اگر خانم هستید به شما پیشنهاد می کنیم مانیکور و پدیکور را فراموش نکنید. بسیاری از خانم ها فکر می کنند مانیکور و پدیکور فقط برای تابستان است اما بد نیست بدانید با خنک شدن هوا پوست هم خشک می شود و ناخن ها ممکن است زشت به نظر برسند. این کار به شما آرامش می دهد.

آتیش بازدید : 136 نظرات (0)

متن هایی زیبا و عاشقانه برای شما عزیزان آماده کرده ایم. می توانید از متن های عاشقانه زیر به عنوان اس ام س و پیامک نیز استفاده کنید.

متن های کوتاه عاشقانه

 

آب در هاون کوبیدن است اینکه من شعر بنویسم و تو فال قهوه بگیری

وقتی آخر همه شعرهای من تو می آیی و

ته همه فنجان های تو من می روم …

 

هوا سرد شده …
نه ! نه …
هوای من سرد شده …
حتی گرفتن فنجان قهوه هم ، دردی را دوا نمی کند …
گرمای وجودت را می خواهم …
چرا صندلی رو به رو خالی ست ؟

 

در ته فنجان قهوه ام کفش های توست
فقط نمی دانم می آیی یا می روی …

 

کافه چی بر روی میزها شعر می نویسد
اینجا طعم دلتنگی ها از قهوه هم تلخ تر است … !

 

قهوه چی زیاد قهوه ام را شیرین نکن
طعم روزگارم کم از تلخی قهوه ات نیست

 

من سرد
هوا سرد
برف سرد
زمستان سرد
تو با من سرد
دنیای من سرد
همه چیز سرد
ولی فنجان قهوه ام گرم
این تضاد برای یک لجظه مرا به آرامش می برد

منبع: parsnaz.ir

آتیش بازدید : 78 نظرات (0)

داستانی عاشقانه و زیبا برای شما عزیزان آماده کرده ایم. می توانید در بخش نظرات, نظر خود را درمورد این داستان عاشقانه بیان کنید.

داستان عاشقانه

زن و شوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می‌راندند. آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.

زن جوان: 'یواشتر برو من می‌ترسم' مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره!

زن جوان: 'خواهش می‌کنم، من خیلی میترسم.' مردجوان: 'خوب، اما اول باید بگی دوستم داری!'

زن جوان: 'دوستت دارم، حالا میشه یواشتر برونی؟' مرد جوان: 'مرا محکم بگیر'

زن جوان: 'خوب، حالا میشه یواشتر؟' مرد جوان: 'باشه، به شرط این که کلاه کاسکت مرا برداری و روی سرت بذاری، آخه نمی‌تونم راحت برونم، اذیتم می‌کنه.'

**

روز بعد روزنامه‌ها نوشتند برخورد یک موتورسیکلت با ساختمانی حادثه آفرید. در این سانحه که بدلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت.

مرد از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود پس بدون این که زن را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند و این است عشق واقعی!



منبع: dastanekotah91.blogfa.com

آتیش بازدید : 88 نظرات (0)

مهدی اخوان ثالث شاعر بزرگ کشورمان, شعری زیبا دارد که پر از امید است! در ادامه شعر زیبای مهدی اخوان ثالث را خواهید خواند.

شعر زیبای مهدی اخوان ثالث

نذر کرده ام
يک روزی که خوشحال تر بودم
بيايم و بنويسم که
زندگی را بايد با لذت خورد
که ضربه های روی سر را بايد آرام بوسيد
و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد

 

يک روزی که خوشحال تر بودم
می آيم و می نويسم که
اين نيز بگذرد
مثل هميشه که همه چيز گذشته است و
آب از آسياب و طبل طوفان از نوا افتاده است

 

يک روزی که خوشحال تر بودم
يک نقاشی از پاييز ميگذارم , که يادم بيايد زمستان تنها فصل زندگی نيست
زندگی پاييز هم می شود , رنگارنگ , از همه رنگ , بخر و ببر

 

یک روزی که خوشحال تر بودم
نذرم را ادا می کنم
تا روزهايی مثل حالا
که خستگی و ناتوانی لای دست و پايم پيچيده است
بخوانمشان
و يادم بيايد که
هيچ بهار و پاييزی بی زمستان مزه نمی دهد
و
هيچ آسياب آرامی بی طوفان

آتیش بازدید : 65 نظرات (0)

شعری زیبا و عاشقانه برای شما عزیزان آماده کرده ایم با نام زیر بارانی که نیست که توسط بیتا امیری سروده شده است.

شعر عاشقانه زیر بارانی که نیست

«بی تا امیری» متولد 1361 شهربابک کرمان و دانش آموخته رشته مهندسی برق است.

نام شعر : زیر بارانی که نیست

 

در خیالات خودم, در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست
می نشینی روبرویم، خستگی درمیکنی
چای می ریزم برایت، توی فنجانی که نیست

باز ميخندی و ميپرسي, كه حالت بهتر است؟!
باز میخندم که خیلی، گرچه میدانی که نیست
شعر می خوانم برایت، واژه ها گل می کنند
یاس و مریم میگذارم، توی گلدانی که نیست

چشم میدوزم به چشمت، مي شود آیا کمی
دستهایم را بگیری، بین دستانی که نیست..؟!
وقت رفتن می شود، با بغض می گویم نرو...
پشت پایت اشک می ریزم، در ایوانی که نیست

می روی و خانه لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم، با یاد مهمانی که نیست...!
رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است
باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست


منبع: chouk.ir

آتیش بازدید : 99 نظرات (0)

شعری زیبا که مضمونی درباره خیانت دارد. این شعر زیبا توسط رضا کیاسالار سروده شده است.

غزلی با مضمون خیانت

غزل زیبای زیر سروده رضا کیاسالار است که مطمئنا از خواندن آن لذت خواهید برد:

دلشوره ام گرفته مبادا تو با یکی . . .
میمیرم از تصور اینکه تو را یکی . .
 
هی فکر میکنم که تو داری چه میکنی
ناخن درست میکنی و مو، برای کی
 
ترجیح میدهم که نخوابم از این به بعد
کابوس دیده ام که بله، بین ما یکی . . .
 
وقتی که زنگ میزنی آشفته میشوم
من را تو اشتباه گرفتی به جای کی
 
دست خودم که نیست، عزیزم، خودت ببین
هر وقت پا گذاشته ای هر کجا، یکی . . .
 
هی حرص و قرص میخورد و دود میشود
هم پای واژه واژه ی این سطرها یکی

 

منبع: رضا کیاسالار

درباره ما
بروز ترین اتفاقات ایران و جهان
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 639
  • کل نظرات : 38
  • افراد آنلاین : 13
  • تعداد اعضا : 10
  • آی پی امروز : 95
  • آی پی دیروز : 56
  • بازدید امروز : 174
  • باردید دیروز : 208
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 1,396
  • بازدید ماه : 6,979
  • بازدید سال : 32,254
  • بازدید کلی : 140,148